← یا امام حسن→

اینجا صاحب خانه امام حسن مجتبی (علیه السلام) است
......................................
روز محشربنویسیدبه پیشانی ما لک لبیک حسن ؛
ذکرسربند مسلمانی ایرانی ما لک لبیک حسن
......................................
ممنونم از عطای کریمانه حسن
این رو سیاه را سگ کویش حساب کرد

مهمان به سر خوان نعیمم
همسایه سیدالکریمم
ghasem.ni@gmail.com
قاسم نعمتی

۱۶ مطلب با موضوع «کربلا» ثبت شده است

.:جهت دانلود سبک کلیک فرمایید:.


هلال برنیزه سوارم- بدنبال تو بی قرارم

نگاهی کن بر حال زارم(حسین جان)

نسیم افتاده بین مویت-خضاب از خون گردیده رویت

شدم دلتنگ گفتگویت (حسین جان)

حسین جان-به گوشم رسیده صدای قرآن

تماشا کنم قاری ام را گریان-دلم را مسوزان

فدای لحنِ زیبای تو حسین

نشسته خون بر لبهای تو حسین

به روی نیزه شد جای تو حسین

((یابن الزهرا مظلوم کربلا))

 

چه نازی داری روی نیزه-نگاهم خیره سوی نیزه

شده خونین پهلوی نیزه(حسین جان)

کشیده کارم بین بازار-شدم در هر جائی گرفتار

زدم ناله پس کو علمدار(حسین جان)

واویلا- گرفتاری من تماشا دارد

زغصه اگر جان دهم جا دارد-غمم گریه دارد

ببین که گشته بی پرده محملم

سرت به نیزه آمد مقابلم

زخم گلویت گردیده قاتلم

((یابن الزهرا مظلوم کربلا))

 

شبی دور ازمن آرمیدی-تنورِ خولی را چشیدی

میان ِ خاکستر چه دیدی-(حسین جان)

عوض گردیده وضع رویت-چه کرده آتش با گلویت

چرا آشفته گشته مویت(حسین جان)

واویلا-چرا پلک خاکیِ تو وامانده

کجاها سرت را عدو چرخانده-به آتش نشانده

چنان سر تو زخمی شده سرم

بیا ببندم زخم تو دلبرم

به گوشه های خاکیِ معجرم

((یابن الزهرا مظلوم کربلا))


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۳ ، ۰۵:۳۹
← نعمتی →

بین تمام صحن وسراها طلوع صبح

جایی به باصفایی باب المراد نیست

 

السلام علیک یابن سلطان یاجوادالائمه

وقتی بساط عشق بازی چیده می شد

سجاده سبزی کنارش دیده می شد

یک پیرِ عاشق بادعای مستجابش

در امتحان عاشقی سنجیده می شد

صبرش اگر چه شهره ی هفت آسمان بود

گه گاهی از زخم زبان رنجیده میشد

گویا دوباره کوثری در بین راه است

کم کم سحر شام دل غمدیده می شد

از نور زهراییِ این  فرزندخورشید

طومار غربت در جهان برچیده میشد

دانید این اسطوره دلدادگی کیست؟

در آسمانها این چنین نامیده میشد

 

او کیست؟آقازاده شمس الشموس است

آرامش جان و دل سلطان طوس است

 

او مثل نوری جلوه کرد و بهترین شد

همچون رسول الله پیغمبر ترین شد

از آسمانها آمد و جاری تر از اشک

مانند زهرا مادرش کوثرترین شد

سر تا به پایش بود توحید مجسم

بر باده رب الکرم ساغر ترین شد

او چندسالی گرچه مهمان بود مارا

اما تجلی کرد و نام آور ترین شد

  بر تار گیسویش گره خورده دل ما

این شاه زاده ،تک پسر، دلبرترین شد

شد زندهیاد یوسف لیلا دوباره

ابن الرضا بود و علی اکبر ترین شد

در چند جایی که عیان شد غیرت او

با نام زهرا مادرش حیدر ترین شد

 

فرمودبابایش از او بهتر نباشد

مولود ازاو بابرکت تر نباشد

 

او آمد و ابن الرضایی کرد مارا

از برکت نامش خدایی کرد مارا

مشتی زخاکیم و قدم بر ما نهاد و

تاعرش بردو کبریایی کرد مارا

دست کریم این امام ذره پرور

یک عمر مشغول گدایی کرد مارا

صوت دل آرای مناجاتش سحر ها

سر مست جانان و هوایی کرد مارا

بوسیدن خال رطب دارش در این ماه

مهمان بزم باصفایی کرد مارا

یک قطره ی اشک از کنار سفره ی او

هر نیمه شب مردی بکایی کرد مارا

از گوشه صحن و سرای کاظمینش

مست حسین و کربلایی کرد مارا

 

نیمه نگاه اوست تسکین الفؤادم

کلب امیر کاظمین ،عبدالجوادم

 

لبخند او آرامش جان رضاشد

یوسف شدو مهمان کنعان رضا شد

سجاده بابا شده گهواره ی او

لالایی اش آهنگ قرآن رضا شد

ابرو تکان می داد و بابا عشق میکرد

با غمزه ای جانانه جانان رضا شد

آمد که باقی مانده توحید باشد

با نام او شیعه مسلمان رضا شد

قدش عصای پیری ِ این پیرمرد است

قد راست کرد اصل ارکان رضا شد

هر کس که از باب الجواد آمد زیارت

با دست پر مشمول احسان رضا شد

اما خدالعنت کند فامیل  بد را

که باعث قلب پریشان رضا شد

 

امشب دلم جایی دگر هم پرگشوده

ارباب ما آغوش بر اصغر گشوده

 

امشب نمی دانم چرا در پیچ و تابم

اشک دو چشمانم کند نقش بر آبم

می جوشم و می جوشم و لبریزم از اشک

چله نشینی پای خَم کرده شرابم

امشب دخیل گوشه گهواره هستم

دلگرمم و ایمن قیامت از عذابم

عشاق را گویم ازین پس تا قیامت

با نام اصلیم کنید اینسان خطابم

عالم همه دانند در کوی محبت

من ریزه خوار سفره ی طفل ربابم

با اذن سقا در حرم سرباز عشق ِ

ششماه سردار خیام بوترابم

ای کاش همچون حق شناس پاک طینت

عبد علی اصغر کند  زهرا حسابم

 

حالا که غم الود گشته ناله هایم

انگار باب القبله ی کرب و بلایم

 

اورا خدا می خواست مه پاره ببیند

مسند نشین کنج گهواره ببیند

بر روی دستان پدر با کام عطشان

با روی خونین ، حنجری پاره ببیند

وقتکه جسمش روی دستان پدر بود

آقای عالم را چه بیچاره ببیند

یک عمر با زخمی که مانده روی سینه

دور حرم بانویی آواره ببیند

اما در آخر چون عموجانش ابالفضل

اورا صف ِمحشر همه کاره ببیند

 

لب تشنگان  اشک را این طفل ساقیست

شش ماه تا قربانی ششماه  باقیست

 

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۱:۱۲
← نعمتی →

.:جهت دانلود سبک کلیک فرمایید:.


به درد تنهایی اسیرم-دعا کن قبل از تو بمیرم

نباشم من داغت بگیرم(حسین جان)

پریشان حال و دل غمینم-از آن میترسم نازنینم

که فردا داغت را ببینم(حسین جان)

برادر-شب آخر ما دوتا شد امشب

تو هستی تمام امید زینب-عزیز دل من

رسد به گوشم آوای مادرم

بگو چه سازم ای سایه حرم

نما مدارا با قلب مضطرم

((یابن الزهرا مظلوم کربلا)) 

قرار قلب بی قرارم-برادر جان دلشوره دارم

کسی را غیر از تو ندارم (حسین جان)

بیا بنشینم روبرویت-زنم شانه من تار مویت

ببوسم نرمیِ گلویت(حسین جان)

برادر-بیا تا تماشا کنم رویت را

ببوسم چنان مادرم رویت را-عزیز دل من

زمین نیوفتی ای ماه آسمان

مده به قاتل زیر گلو نشان

موی تو افتد در دست این سگان

((یابن الزهرا مظلوم کربلا))

 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۲ ، ۱۷:۳۸
← نعمتی →


زجا برخیز ای تکیه گاهم-توهستی سردار سپاهم

بدون تو من بی پناهم(ابالفضل)

توسقای لب تشنگانی-قرار قلب کودکانی

کنار من باید بمانی(ابالفضل)

یا عباس-توهستی که این خیمه ها پابرجاست

نگاه همه سوی مشک سقاست-حرم بی تو غوغاست

نما نظر بر این دیده ترم

عجب بلایی آورده بر سرم

چه سازم عباس بعد تو باحرم

((یابن الحیدر سقای لشگرم))

 

پس از تو کار من تمام است-دگر پایان احترام است

زمان حمله بر خیام است(واویلا)

پناه خواهر ها تو هستی-امید دخترها تو هستی

امان معجرها تو هستی(واویلا)

یاعباس-ببین روی لشگر به زینب وا شد

به دوره خیام حرم غوغاشد-عدو بی حیاشد

نهاده زینب دستان خود به سر

ز ماجرائی دارد دلم خبر

به روسری ها دارد عدو نظر

((یابن الحیدر سقای لشگرم))

 

علم یک سو دست تو یک سو-عجب آشفته گشته گیسو

نمانده چیزی از دو ابرو(برادر)

شدی پاشیده بین صحرا-تکان دادی بازوی خود را

کنار تو افتادم از پا(برادر)

یا عباس- چه کاری ببین کوفه دستم داده

سرت بر سر شانه ات افتاده-به رخ پا نهاده

عمود آهن پاشیده این سرت

نمانده چیزی از دیده ترت

بگو چه گویم پاسخ به خواهرت

((یابن الحیدر سقای لشگرم))

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۲ ، ۱۷:۳۷
← نعمتی →

  .:جهت دانلود سبک کلیک فرمایید:.


قدم بر میداری خرامان-بدنبال تو دیده گریان

محاسن بر دستم علی جان(عزیزم)

نگاهی بابا پشت سر کن- بیا و رحمی بر پدر کن

نطر بر این چشمان تر کن (عزیزم)

علی جان-برو سوی میدان ولی آهسته

دل اهل خیمه به سویت بسته-شدم دل شکسته

بروی مرکب ثانیِ حیدری

آینه دار روی پیمبری

شبیه سقا یک رکن لشگری

((یابن لیلا جانم علی علی))

 

ترک افتاده بر لبانت-بیاور بیرون این زبانت

فدای خشکی دهانت(علی جان)

دلم تنگ بوسیدن تو-نگاهم غرق دیدن تو

نبینم من پاشیدن تو(علی جان)

ولدی-خمیده شدم تا که قد کشیدی

پریشانیَم را پی خود دیدی-زمن دل بریدی

خدانگهدار پیغمبر حرم

نما مدارا با قلب خواهرم

چه آید آخر بعد تو بر سرم

((یابن لیلا جانم علی علی))

گرفتار لشگر شدی تو-چنان لاله پر پر شدی تو

چقدر شکل مادر شدی تو(علی جان)

برایت کوچه وا شد ای وای-به پهلو نیزه جاشد ای وای

سرِ اسمت دعوا شد ای وای(علی جان)

ولدی-به زانو کشیدم خودم را اینجا

مکش پای خودبر زمین ای بابا-علی ماه لیلا

کنار نعشت خورده پدر زمین

صدا زدم ای خواهر بیا ببین

ببین عبایم جسم علی بچین

((یابن لیلا جانم علی علی))

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۲ ، ۱۷:۳۶
← نعمتی →

.:جهت دانلود سبک کلیک فرمایید:.


میان خیمه قحط آب است-حرم دیگر در اضطراب است

پریشان گیسوی رباب است (واویلا)

عطش غوغایی کرده بر پا-صدایی آید بین زنها

رباب آهسته جان زهرا (واویلا)

واویلا- به سر میزند هاجر کربلا

نگاه همه سوی مشک سقا- ترک خورده لبها

لبان خشکت برهم مزن علی

مزن تو آتش بر قلب من علی

زبان نداری گوئی سخن علی

((یابن الزهرا مظلوم کربلا))

 

توئی شش ماهه یاور من-عجب خاکی شد بر سر من

مکن لب لب ای اصغر من (واویلا)

کنم مظلومانه نگاهت-شده خونین زلف سیاهت

در آغوشم شد قتلگاهت (واویلا)

واویلا-سر تو زدن رو به این نامردان

تلذی مکن با لبانی عطشان-شدم دل پریشان

زبان مچرخان دور لبت علی

نمانده چیزی از غب غبت علی

شد آخر آرام تاب و تبت علی

((یابن الزهرا مظلوم کربلا))

 

مده با لبخندت عذابم- نمودی با خونت خضابم

به فکر احوال ربابم(واویلا)

پر ازخون شد یکباره رویت-کشم تیر از زیر گلویت

دهم با خونت شستشویت(واویلا)

لالائی -چه زیبا به دستان من خوابیدی

چنان غنچه ای یکدفعه پاشیدی- زما دل بریدی

چه کرده است تیر با حنجرت علی

جدا شد ازتن دیگر سرت علی

دهم چه پاسخ بر مادرت علی

((یابن الزهرا مظلوم کربلا))

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۲ ، ۱۷:۳۵
← نعمتی →

.:جهت دانلود سبک کلیک فرمایید:.


رها کن دستم عمه جانم – ببوسم پایت مهربانم

از آن می ترسم جا بمانم –  ( واویلا )

یتیمم قلبم را مسوزان – علی اصغر هم رفته میدان

فقط من ماندم دیده گریان ( واویلا )

واویلا –  عمویم شده بی کس و بی یاور

زده حلقه گرد عمویم لشگر – مزن عمه بر سر

من از تبار شاه مدینه ام

عقده ی کوچه مانده به سینه ام

ز خیمه آیم ای بی قرینه ام

(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))

 

به بالای تل قد کشیدم – صدای آهت را شنیدم  

ز خیمه تا مقتل دویدم ( عمو جان )

مسیر گودالت شلوغ است – دگر چشمانم بی فروغ است

که گفته این روضه دروغ است ( عمو جان )

واویلا – چرا گیسویت دست این و آن است

به زیر لگد آیه ی قرآن است – ز تن خون روان است

زسینه آه هل من معین مکش

میان مقتل آهی حزین مکش

محاسنت را روی زمین مکش

 (( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))

به خنده آمد نیزه داری – صدا زد به به چه شکاری

به حنجر زد یک زخم کاری ( واویلا )

پر از خون شد ناگه دهانت – مچرخان دور لب زبانت

دهد با پا دشمن تکانت ( واویلا )

واویلا – ضریح تنت زیر پای دشمن

به دندان گرگان نخ پیراهن – تن تو ، تن من

تن تو من با نیزه شد جدا

چه صحنه ای شد در زیر دست و پا

رسیده وقت بازی نیزه ها

(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۲ ، ۱۷:۳۴
← نعمتی →


برادر جان زینب فدایت – بریزم هستم را به پایت

دو یاور آوردم برایت – (حسین جان )

دو تا دسته گلهای خواهر – بلاگردان تو برادر

بگیرم دامان تو دلبر ( حسین جان )

ثارا... – قسم بر سر موی ماه لیلا

بیا رد مکن هدیه های من را – مسوزان دلم را

کرببلا شد همچون منا حسین

قبول تحفه از من نما حسین

بیا و حجم کامل نما حسین

(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))

 

زدم شانه گیسویشان را – مرتب کردم مویشان را

مگردان از خود رویشان را – ( حسین جان )

خودت می دانی و دل من – شده نذر تو حاصل من

غریبی تو قاتل من – ( حسین جان )

ثارا... – میان رگم خون زهرا دارم

اگرچه زنم مرد هر پیکارم – چونان ذوالفقارم

یلان زینب از نسل جعرفند

فداییان اولاد حیدرند

اگرچه کودک اما دو لشگرند

(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))

 

صدا آمد از قلب میدان – کجایی ای دایی حسین جان

نموده ای تو رو به میدان – ( حسین جان )

ولی من در خیمه نشستم – نهادم روی سر دو دستم

در اینجا هم فکر تو هستم ( حسین جان )

واویلا – نمی آیم از خیمه گاهم بیرون

نبینم خجالت کشیدی دل خون – نکن فکر مجنون

سرت سلامت ای سایه سرم

ناز ترا با خون دل می خرم

نذر نگاهت گلهای پرپرم

(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۲ ، ۱۷:۳۲
← نعمتی →

.:جهت دانلود سبک کلیک فرمایید:.


سلام ای شاه سر بریده – تو هم کارت اینجا کشیده

رخت شویم با اشک دیده –  ( پدر جان )

خرابه جای کاروان شد – زدیده اشک غم روان شد

تو رفتی عمه قد کمان شد ( پدر جان )

ابتا – بیا من خودم میکشم نازت را

کنم مادری بهر تو ای بابا – شدم مثل زهرا 

بیا و بنشین بر دامنم پدر

پیر سه ساله گردیده در سد

مرا تو امشب همراه خود ببر

(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))

 

به پایت گیسویم بریزم – سوالی دارم ای عزیزم

بگو آیا شکل کنیزم ( پدر جان )

ترک خورده ظرف بلورم – ز هر جایی دادند عبورم

شکسته شد آنجا غرورم ( پدر جان )

ابتا – به من دختری با اشاره خندید

به پیراهن پاره پاره خندید – به آواره خندید

سه ساله اما قامت خمیده ام

از این زمانه دیگر بریده ام

چه ناسزاها بابا شنیده ام

(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))

 

شبی که در صحرا نبودی – مرا پیدا کرد آن یهودی

ز سر تا پایم شد کبودی ( پدر جان )

میان صحرا می دویدم – صدای مرکب را شنیدم

مرا با گیسویم کشیدم ( پدر جان )

ابتا – بماند میان من و تو این راز

از آن شب کمر درد من شد آغاز – خودت چاره ای ساز

دگر از آن شب کرده سرم ورم

نمانده سالم یکجای پیکرم

به جان بلای عشق تو میخرم

(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۲ ، ۱۷:۳۱
← نعمتی →

.:جهت دانلود سبک کلیک فرمایید:.


 قرار قلب بیقرارم – برادر جان دلشوره دارم

کسی را غیر از تو ندارم –  ( حسین جان )

از آن ترسم ای نازنینم – در این صحرا داغت ببینم

پریشان حال و دلغمینم ( حسین جان )

یا اخا –  بیا و مزن خیمه در این صحرا

رسد بوی هجران ز خاک اینجا – تو را جان زهرا

مکن تو بازی با جان خواهرت

رسد بگوشم آوای مادرت

بگو چه سازد این یار مضطرت

(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))

گرفته بوی غم صدایم – بگو از این صحرا برایم

به درد غربت آشنایم ( حسین جان )

تو که مظلوم کربلایی – بگو روزی که سرجدایی

مگر در زیر دست و پایی ( حسین جان )

واویلا – شود صید تیر و سنان حنجرها

رود بر سر نیزه یک یک سرها – چه سازم من آنجا

همینکه وارد در کربلا شدم

دل نگران این ماجرا شدم

چگونه بینم از تو جدا شدم

 (( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))

بیا ای خواهر گریه کم کن – به جان مادر گریه کم کن

از این پس دیگر گریه کم کن ( واویلا )

پیاده شو از محمل اینجا – رکاب تو زانوی سقا

نما این صحرا را تماشا ( واویلا )

واویلا – به دور تو حلقه زده محرمها

ندیده کسی سایه ات را حتی – بگویم ز غمها

امان ز وقت بوسیدن گلو

شود تن من یکباره زیر و رو

به چادر تو پا می نهد عدو

(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))  


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۲ ، ۱۷:۲۹
← نعمتی →

.:جهت دانلود سبک کلیک فرمایید:.


منم آواره بین کوفه – شدم بیچاره بین کوفه

لبم شد پاره بین کوفه –  ( حسین جان )

کشیده کارم بر سر دار – خداحافظ ای شاه بی یار

قرار ما در بین بازار ( حسین جان )

سردارم – ولی خسته و بی کس و بی یارم

زروی تو آقا خجالت دارم – کجایی نگارم 

میا به کوفه شد ذکر آخرم

به راه زینب افتاده این سرم

مرا دعا کن ای حاجی حرم

(( یابن الزهرا کوفه میا حسین ))

سفیر شاه کربلایم – به درد و غربت مبتلایم

شده شهر کوفه منایم ( حسین جان )

تماشایی شد ماجرایم – اسیر قومی بی وفایم

پریشان بین کوچه هایم ( حسین جان )

واویلا – کجایی ببینی تو احوالم را

تن بی سرم روی خاک صحرا – فدای تو آقا

نشیند اینجا بر نیزه ها سرت

دل نگرانم بر حال خواهرت

شود به کوفه آواره دخترت

(( یابن الزهرا کوفه میا حسین ))

 

ببین خون ریزد از لبانم – نشان نیزه بر دهانم

خودم را هر سو میکشانم ( حسین جان )

ببین آشفته گیسوانم – دهد با پا دشمن تکانم

نمانده سالم استخوانم ( حسین جان )

واویلا – میان مسیر و گذر افتادم

به زیر لگدهایشان جان دادم – برس تو بدادم

سرم بروی دروازه نازنین

کشیده جسمم شد روی این زمین

تو برقناره از پا تنم ببین

(( یابن الزهرا کوفه میا حسین ))

رسد روزیکه قحط آب است – پریشان گیسوی رباب است

علی اصغر در پیچ و تاب است ( حسین جان )

دل زینب در اضطراب است – رخت از خون لب خضاب است

سرت بین بزم شراب است ( حسین جان )

واویلا –  لبت را به بازی بگیرد دشمن

به غارت رود پیکر و پیراهن – شبیه تن من

بریزد اینجا گیسوی تو به هم

به زیر نیزه پهلوی تو بهم

شده گسسته ابروی تو زهم

(( یابن الزهرا کوفه میا حسین ))

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۲ ، ۱۷:۲۴
← نعمتی →
۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۲ ، ۰۸:۳۲
← نعمتی →