← یا امام حسن→

يكشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۲، ۰۵:۳۱ ب.ظ

نوحه شب سوم ( رقیه علیها سلام )

.:جهت دانلود سبک کلیک فرمایید:.


سلام ای شاه سر بریده – تو هم کارت اینجا کشیده

رخت شویم با اشک دیده –  ( پدر جان )

خرابه جای کاروان شد – زدیده اشک غم روان شد

تو رفتی عمه قد کمان شد ( پدر جان )

ابتا – بیا من خودم میکشم نازت را

کنم مادری بهر تو ای بابا – شدم مثل زهرا 

بیا و بنشین بر دامنم پدر

پیر سه ساله گردیده در سد

مرا تو امشب همراه خود ببر

(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))

 

به پایت گیسویم بریزم – سوالی دارم ای عزیزم

بگو آیا شکل کنیزم ( پدر جان )

ترک خورده ظرف بلورم – ز هر جایی دادند عبورم

شکسته شد آنجا غرورم ( پدر جان )

ابتا – به من دختری با اشاره خندید

به پیراهن پاره پاره خندید – به آواره خندید

سه ساله اما قامت خمیده ام

از این زمانه دیگر بریده ام

چه ناسزاها بابا شنیده ام

(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))

 

شبی که در صحرا نبودی – مرا پیدا کرد آن یهودی

ز سر تا پایم شد کبودی ( پدر جان )

میان صحرا می دویدم – صدای مرکب را شنیدم

مرا با گیسویم کشیدم ( پدر جان )

ابتا – بماند میان من و تو این راز

از آن شب کمر درد من شد آغاز – خودت چاره ای ساز

دگر از آن شب کرده سرم ورم

نمانده سالم یکجای پیکرم

به جان بلای عشق تو میخرم

(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))



نوشته شده توسط ← نعمتی →
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
← یا امام حسن→

اینجا صاحب خانه امام حسن مجتبی (علیه السلام) است
......................................
روز محشربنویسیدبه پیشانی ما لک لبیک حسن ؛
ذکرسربند مسلمانی ایرانی ما لک لبیک حسن
......................................
ممنونم از عطای کریمانه حسن
این رو سیاه را سگ کویش حساب کرد

مهمان به سر خوان نعیمم
همسایه سیدالکریمم
ghasem.ni@gmail.com
قاسم نعمتی

نوحه شب سوم ( رقیه علیها سلام )

يكشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۲، ۰۵:۳۱ ب.ظ

.:جهت دانلود سبک کلیک فرمایید:.


سلام ای شاه سر بریده – تو هم کارت اینجا کشیده

رخت شویم با اشک دیده –  ( پدر جان )

خرابه جای کاروان شد – زدیده اشک غم روان شد

تو رفتی عمه قد کمان شد ( پدر جان )

ابتا – بیا من خودم میکشم نازت را

کنم مادری بهر تو ای بابا – شدم مثل زهرا 

بیا و بنشین بر دامنم پدر

پیر سه ساله گردیده در سد

مرا تو امشب همراه خود ببر

(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))

 

به پایت گیسویم بریزم – سوالی دارم ای عزیزم

بگو آیا شکل کنیزم ( پدر جان )

ترک خورده ظرف بلورم – ز هر جایی دادند عبورم

شکسته شد آنجا غرورم ( پدر جان )

ابتا – به من دختری با اشاره خندید

به پیراهن پاره پاره خندید – به آواره خندید

سه ساله اما قامت خمیده ام

از این زمانه دیگر بریده ام

چه ناسزاها بابا شنیده ام

(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))

 

شبی که در صحرا نبودی – مرا پیدا کرد آن یهودی

ز سر تا پایم شد کبودی ( پدر جان )

میان صحرا می دویدم – صدای مرکب را شنیدم

مرا با گیسویم کشیدم ( پدر جان )

ابتا – بماند میان من و تو این راز

از آن شب کمر درد من شد آغاز – خودت چاره ای ساز

دگر از آن شب کرده سرم ورم

نمانده سالم یکجای پیکرم

به جان بلای عشق تو میخرم

(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۱۲
← نعمتی →

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی