← یا امام حسن→

اینجا صاحب خانه امام حسن مجتبی (علیه السلام) است
......................................
روز محشربنویسیدبه پیشانی ما لک لبیک حسن ؛
ذکرسربند مسلمانی ایرانی ما لک لبیک حسن
......................................
ممنونم از عطای کریمانه حسن
این رو سیاه را سگ کویش حساب کرد

مهمان به سر خوان نعیمم
همسایه سیدالکریمم
ghasem.ni@gmail.com
قاسم نعمتی

صلی الله علیک یا بنت الحسین (سلام الله علیها)

برای ام البکاء گریه میکنیم....

طبق سنوات هرساله شام غریبان فاطمه کربلا رقیه خانوم (س)اقامه عزا می نمائیم

زمان : دوشنبه بیستم دیماه مصادف با پنجم صفر

مکان : شهرری - سه راه ورامین - خیابان ابن بابویه - خیابان شهید علی اکبر صادقی - پلاک پرچم - منزل برادر نعمتی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۸۹ ، ۰۸:۰۷
← نعمتی →

السلام علیک یا رقیه بنت الحسین(علیها السلام)

برنامه این هفته هیئت محبان المرتضی همزمان با شب شهادت بانوی دو عالم

حضرت رقیه سلام الله علیها

بامداحی حاج حسین سازور

در حسینیه موج الحسین برگزار می شود.

زمان : یکشنبه نوزدهم دیماه از ساعت 8

مکان :میدان خراسان ابتدای بلوارقیام حسینیه موج الحسین


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۸۹ ، ۰۷:۵۳
← نعمتی →

روزاول صفر روز ورود قافله اسرا به شهر شام

امان از دروازه ساعات

اَمَوِیَّهٌ بِالشّام مِنْ اَعْیادِها
کانَتْ مَاتِمُ بِالْعِراقِ تَعُدُّها


سید ابن طاوس (ره) روایت کرده که چون اهل‌بیت رسول خدا صلی‌الله علیه‌و‌آله را با سر مطهر حضرت سیدالشهداء علیه السلام از کوفه تا دمشق سیر دادند.

چون نزدیک دمشق رسیدند جناب ام کلثوم(ع) نزدیک شمر (ملعون) رفت و به او فرمود مرا با تو حاجتی است،‌ گفت حاجت تو چیست؟ فرمود اینک شهر شام است، چون خواستی ما را داخل کن که سرهای شهدا را از بین محامل بیرون ببرند و پیش دارند تا مردم به تماشای آنها مشغول شوند و به ما کمتر نگاه کنند چه ما رسوا شدیم از کثرت نظر کردن مردم به ما.

شمر (ملعون) که مایه هر شر و شقاوت بود چون تمنای او را دانست برخلاف مراد او میان بست، فرمان داد تا سرهای شهدا را بر نیزه‌ها کرده و در میان محامل و شتران حرم بازدارند و ایشان را از همان دروازه ساعات که انجمن رعیت و رعایت بود در آوردند تا مردم نظاره بیشتر باشند و ایشان را بسیار نظر کنند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۸۹ ، ۱۸:۵۷
← نعمتی →

 

 

حالا او زنی با کرامت است که از او با القاب عارفه، موثقه، عابده آل علی و عقیله بنی هاشم یاد می‌کنند. زینب در این سال‌ها تفسیر قرآن می‌گفت و زنان بسیاری از کوثر کلام او، جرعه می‌نوشیدند؛ شاید دشوارترین روز درس برای او، روزی بود که تفسیر سوره مریم را آغاز کرد و به نخستین آیه آن رسید: «کهیعص» اندوه سراپای دختر علی را گرفت. بغض گلویش را می‌فشرد. درس را تعطیل کرد و به نزد پدر رفت.
مفسری در کنار مفسری سترگ‌تر. استادی در برابر استادی بزرگ‌تر. از اندوه دل با او گفت و تفسیر آن آیه. لحظه به لحظه شوق شنیدن در چهره زینب نمایان‌تر می‌شد. پدر راز شگفتی را با او در میان گذاشت: کاف: کربلا، هاء: هلاکت. زینب خود را برای شنیدن حروف دیگر آماده می‌کرد. سنگینی این کلمات، قلب زینب را می‌فشرد.
علی ادامه داد: یاء: یزید، عین: عطش و صاد: صبر! آیا این تفسیر، اندوه زینب را فرو نشاند یا دو چندان ساخت؟ نمی‌دانیم. زینبی که آمده بود تلاطم دلش را با کلام پدر آرام کند چه می‌شنید؟ صبر، عطش. «صبر» را در دوران کودکی شناخته بود؛ اما این «عطش» بود که زینب رامی‌سوزاند.
بی‌تردید این سخن پدر، آهنگ وداع با برادرش _ حسین _ را در سرزمین جان او می‌نواخت و تصور فراق حسین _ هرچند با گذشت سالیان بسیار _ دل زینب را بر می‌آشفت. حسین پناهگاه زینب بود، آن‌گونه که زخم پهلوی مادر، فرق گلگون پدر و جگر پاره پاره برادر را در پناه او تاب می‌آورد و به حضور او دل خوش می‌داشت.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۸۹ ، ۰۶:۵۲
← نعمتی →

خامنه ای کوثر است     دشمن او ابتر است

 

 

اجتماع امت حزب الله و هیئات مذهبی

به مناسبت شهادت امام زین العابدین(علیه السلام)

و

بزرگداشت حماسه 9 دی

 

سخنران: حجت الاسلام والمسلمین شیخ مهدی طائب

 

مداحان: حاج منصور ارضی، حاج حسین سازور، حاج سعید حدادیان، حاج محمدرضا طاهری و حاج محمود کریمی

 

زمان: پنجشنبه 9 دی،ازساعت 14:30تا17

مهدیه تهران

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۸۹ ، ۱۳:۲۵
← نعمتی →

 

19 دی ماه سالروز عملیات کربلای 5 در سال 1365 یکی از نقاط برجسته دوران دفاع مقدس است. عملیات کربلای پنج به فاصله کمی پس از کربلای 4 در حالی اجرا شد که عملیات کربلای 4 به دلیل لو رفتن اطلاعات، توفیق لازم را به دست نیاورد، ولی رزمندگان ما توانستند به فاصله خیلی کم یعنی حدود ...

 

بقیه در ادامه مطلب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۸۹ ، ۱۹:۴۵
← نعمتی →

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (علیه السلام)


طبق سنوات هرساله فدائیان ولایت علوی


اقامه عزا می نمایند.


سخنران : خطیب ارجمند حجت الاسلام والمسلمین شیخ رضا اصلانی


مداح :حاج حسین سازور


زمان : به مدت شش شب از شنبه چهارم دیماه


لغایت پنج شنبه نهم دیماه


مکان : شهرری - خ فدائیان اسلام - 35 متری امام


حسین (دیلمان)- خ شهید منتظری


مسجد سیدالشهدا


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۸۹ ، ۱۵:۵۰
← نعمتی →
السلام علیک یا سیدنا المظلوم یا اباعبدالله الحسین(علیه السلام)

حسینیان آماده باشید 353روز تا شب اول محرم مانده .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۸۹ ، ۱۸:۲۶
← نعمتی →

 

السلام علیک یا قمربنی هاشم(ع)

 

رسم است روزهای آخر فاطمیه برای امضای دو ماه عزاداری فاطمیه

 

محضر باب الحوائج زاده ام البنین (س) میرویم

 

 برسر نعش  گل ام بنین (س) غوغا  شد

همه گفتند:حسین بن علی(ع)  تنها شد

تاکه حیرت زده دردشت دودستت دیدم

گفتم ازیوسف  من  یک  اثری  پیدا شد

صوت ادرکنی تو گم شده در هلهله  ها

این چه شوریست که درلشگریان برپاشد

تا که دیدم بدنت را  کمرم  درد  گرفت

خیزازجا و ببین پشت  حسینت  تا  شد

از بلندای قدت جای دو لب باقی نیست

این همه  تیر  کجای  بدن  تو  جا  شد

با چه بغضی زده این ضربه خدا می داند

که   ز  فرق   سر تو   تا  به  ابرو  واشد

صورت  تو  اثر  از   چادر   خاکی  دارد

گوئیا سجده تو بر  قدم  زهرا (س)  شد

گوئیا لشگری از پیکر  تو  رد  شده  اند

زیر   پا   خطبه   ترویه   تو   امضا  شد

بین یک دشت تنت ریخته صاحب علمم

صحنه   قتلگهت   علقمه  نه  دریا  شد

 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۸۹ ، ۱۴:۲۷
← نعمتی →

السلام علیک یا علی بن الحسین

یا علی اکبر

 

گیسو به باد می دهی و دلبری علی

پادر رکاب می زنی و محشری علی

ابرو نهان کن از نظر  خیره  حسود

آیینه   دار  صورت  پیغمبری  علی

قامت مگو قیامت زهراست  قامتت

از بس که قد کشیده ای و محشری علی

گرم  طواف  روی  تو  آل  ابوتراب

غرق عبادتی و  خدا  منظری  علی

وصفت همین بس است که درکوی رب عشق

شه  زاده  حرم  علی  اکبری  علی

وجه غیور هر غضبت وقت حمله ها

گاه رجز تو منتسب از  حیدری  علی

بین خطوط روی جبینت پراز خداست

ابن الحسین  لیلی  لیلای  کربلاست

نور خدا ز صورت تو دیده می شود

پیغمبرانه بر  همه  تابیده  می شود

شمشاد قامتی و به شمشیر کوفیان

گلبرگها ز ساقه تو  چیده می شود

مثل بلورشیشه ای سنگ خورده ای

با بوسه ای وجود توپاشیده می شود

مقراض اهل کوفه چه آورده برسرت

هرگوشه ای زدشت تنت دیده می شود

در زیر سم اسب  تنت  مثل  زعفران

برروی سنگها همه سابیده می شود

جسمی که زیرضربه به هم ریخته چسان

هرتکه ای به روی عبا چیده می شود

بر   ناله  های   ممتد بابا  کنار    تو

ازسوی لشگری همه خندیده می شود

قلبی که از تمام  تنت  پاره  تر  شده

با هر صدای قهقه  رنجیده  می شود

دنبال زینب  آمده  سقای  عالمین

فریاد می زنند که وای از دل حسین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۸۹ ، ۱۴:۲۵
← نعمتی →

السلام علیک ایهاالطفل الرضیع

این قب  قب  تو ناز به  تفسیر می کشد

لب لب مکن که این جگرم تیرمی کشد

پنجه   مکش   به   سینه  تفدیده  کویر

ناخن مگر  ز  سینه  کمی  شیر می کشد

درکودکی چه محشری درعشق کرده ای؟

حسرت  به  عاشقی  تو  هر پیر  می کشد

هر  کس  قدم  به  سیر  مقامات  تو  نهد

کارش  در  این  دیار  به  تکفیر  می کشد

گویا  شنیده  شد  که  خدا هم  ز داغ  تو

در   عرش  ناله  های  فراگیر  می کشد

می دانم عاقبت که سر  (چندقطره آب)

کار   امام  عشق  به  تحقیر  می  کشد

با    آنکه  دیر  آمدم   بالای  قبر  تو

دیدم پدر  ز  حنجر  تو  تیر  می  کشد

این  جسم  غرق  خون تو و  حالت پدر

آن ماجرای کوچه  به  تصویر  می کشد

بو  برده دشمنت به گمانم تنت کجاست.....

بر روی  خاک نیزه  و شمشیر می کشد

باور نمی کنم... بدن  توست  روی  نی؟

دشمن  میان  هلهله  تکبیر   می کشد

چشمان باز و  حنجره  ریش ریش  تو

حال   دل  رباب  به  تحریر  می کشد

تا  نیزه  در  گلوی  تو  جا باز  می کند

انگار  از  وجود  من  اکسیر   می کشد

دیده  ببند   تا   که   نبینی  عدوی  تو

ناموس   خانواده  به  زنجیر  می کشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۸۹ ، ۱۴:۲۳
← نعمتی →

کمتر از زبان حضرت نجمه می نویسند هدیه به همسر محترم آقا امام حسن (ع)

السلام علیک یا مولانا قاسم بن الحسن

جانم قاسم

 

زبانحال حضرت نجمه سلام الله علیها

 

سینه ات را مادرانه هرنفس بوسیده ام

گیسوان عنبرین  را  به  هم  تابیده ام

سیزده سال است پای هرمناجات سحر

عطر و بوی مجتبی را از لبت بوئیده ام

با  نیابت  از  پدر  همراه  عمه  زینبت

من به دست خودکفن برپیکرت پوشیده ام

در  پی   آن   آبرو  ریزی   تشییع حسن

با صدای هلهله عمری به خود لرزیده ام

استخوانهای تنت با خاک صحرا شد یکی

ای گل یاس میان خاک وخون غلطیده ام

تا که دیدم جای نعل اسب روی صورتت

دست برگیسو به دور پیکرت چرخیده ام

از  قیاس  تکه  های  پیکر تو با حسین

فرق نعل کهنه  را با نعل  تازه  دیده ام

تار  می بینم زبس منزل به منزل درپیت

دستهای  پینه  دارم را به سر کوبیده ام

هردمی شد راس تو با محمل من روبرو

خون تازه ازسرم میریخت روی دیده ام

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۸۹ ، ۱۴:۲۲
← نعمتی →