غزل مرثیه عبدالله بن الحسن

تقدیم به صاحب خانه امام حسن (ع)

السلام علیک یا عبدالله بن الحسن

 

می رسد از گوشه مقتل صدای مادرش

ای زنا زاده بیا و دست بردار ازسرش

گیسوان  مادر  ما را  پریشان  می کنی

بی حیا باخنجرت بازی مکن باحنجرش

تو نمی بینی مگرغرق مناجات است او

پای خود برداراز روی  لبان  اطهرش

دل مسوزان بی حیا عمه تماشا می کند

با نوک نیزه مکن پهلوبه پهلو پیکرش

دست من ازپوست آویزان به زیرتیغ تو

تا   سپر باشد   برای  ناله های  آخرش

نیزه بازی با تن بی سر زمن آغاز کن

طعمه  نیزه  مگردانید  جسم  اصغرش

ازضریح سینه اش برخیزای چکمه به پا

پای خودمگذار روی  بوسه  پیغمبرش

دیراگربرخیزی ازجای خودت یابن الدعی

عمه نفرین کرده دست خودبردبرمعجرش

غزل مصیبت حضرت رقیه(س)

سلام بر خرابه نشین شام

ام الــبـــکــا

السلام علیک یا رقیه بنت الحسین(س)

دختر اگر یتیم   شود   پیر میشود

از زندگی  بدون  پدر سیر میشود

هم سن وسالها همه اورانشان دهند

دلنازک است دخترودلگیرمیشود

 باشد شبیه مادر خود  نافذالکلام

این شهرباصدای او،تسخیرمیشود

فریادهای  یا  ابتایش  چو فاطمه

درسرزمین کفرچو تکبیرمیشود

وقتی که گیسوان سری پنجه می خورد

هرتاب آن چوحلقه زنجیر میشود

اصلارقیه نه به خدامرد بی هوا

بایک شتاب ضربه زمین گیرمیشود

هرگزکسی نگفت گلویش کبودشد

اینجاست روضه صاحب تصویر میشود

دشمن  به  او نگاه   خریدار  می کند

خوب شاهزاده بوده وتحقیرمیشود

فرزندخارجیست کفن احتیاج نیست

بیهوده نیست این همه تکفیرمیشود

دادندجای غسل تیمم تنش....چرا؟

خون ازشکاف زخم سرازیرمیشود

پایش به سوی قبله کشید وبه نازگفت:

امشب  اگر نیایی  پدر دیر میشود

غزل ورودیه کربلا

اعوذبالله من الکرب وبلاء

بوی غم بوی جدایی بوی  هجران  می رسد

کربلا  آغوش خود واکن که مهمان می رسد

ناقه ام  در  گل  نشته چاره ای کن یا حسین

دیر اگر  آیی  کنارم  بر لبم  جان  می رسد

حاجی  زهرا  علم  کن  خیمه  هایت در منا

زین عطش  آباد  بوی عید  قربان  می رسد

خاک سرخ  این  بیابان  بوی مادر می دهد

گوش کن آوای محزون حسین جان می رسد

گو فرات بی  مروت  اینقدر   هوهو  مکن

کودک ششماهه ای با کام عطشان می رسد

کمتر از ده روز دیگر بی برادر  می شوم

روزگار عشق بازی ها به  پایان  می رسد

در همان لحظه که ترکیب رخت پاشد زهم

از حرم زینب به گیسوئی پریشان می رسد

کمتر از  ده  روز  دیگر  از  فراز نیزه ها

درچهل منزل به گوشم صوت قرآن میرسد

قافله   سالار  زینب  گو  شبی  بر ساربان

وقت خاتم بخشی دست   سلیمان  می رسد

وای از هنگامه وصلی  که یک نیزه سوار

روبرو با  خواهری  پاره گریبان می رسد

من به محمل سربرهنه تو به روی نیزه ها

ناله واغربتا  تا  عرش   رحمان  می رسد

خداراشکر

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین

نام تو می برم خداراشکر

سائل این درم خداراشکر

در حریم  تو مادرت زهرا

داده بال و پرم خداراشکر

منسبم گشته ازهمان اول

روضه خوان حرم خداراشکر

خورده ام جای شیر،حب تواز

سینه    مادرم   خدا را  شکر

درعزای تو بال جبریل  است

عرشه   منبرم  خدا  را  شکر

کمی از سوز  ناله  زینب(س)

دارد این  حنجرم خدا را شکر

با  تقید  به  روضه های   تو

فاطمی(س) محورم خداراشکر

نه  محرم  که  در  تمام  عمر

یا   دتو  مضطرم  خدا را شکر

عاقبت  با  تنی به خون غلطان

ناز  تو  می خرم  خدا را  شکر

می شود   دانه  دانه     اشکم

شافع   محشرم   خدا  را شکر

از    همان    کودکی   گرفتار

آل   پیغمبرم   خدا  را   شکر

جای«اشهد»دم حسین جان است

ناله    آخرم     خدا  را   شکر

عکس شش گوشه راکشیدم در

صحن چشم ترم خدا را شکر

باغلامی   و   خاکساری   تو

از   جهانی  سرم  خدا را شکر

سینه ام گوشه ای زکرب وبلاست

آبرویم     ز    آبروی     شماست

 

ختم صلوات

جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج)

و سلامتی نایب برحقش مقام معظم رهبری

ودفع بلا از جلسات عظیم محرم الحرام

از امروز 14 روز تا محرم مانده شما هم از این دریای

خروشان توشه ای بردارید و هر خانواده باختم

چهارده هزار صلوات

در این فیض عظیم سهیم شوید .

الهم صل علی محمد ال محمدوعجل فرجهم

السلام علی الحسن

سفیر غریب

 

السلام علیک یا مسلم بن عقیل(ع)

 

 

 

چه کنم؟  نامه   نوشتم که بیایی کوفه

کاش برگردی ازاین راه ونیایی کوفه

درشب عیدخضابی بکنم مستحب است

بسته بر صورت من به چه حنایی کوفه

بین یک کوچه  باریک  گرفتار  شدم

کرده برپا چو مدینه چه  عزایی  کوفه

وای  اگر  آیه   قرآن  وسط  راه  افتد

وای آنهم وسط  راه  چه  جایی  کوفه

نگذارم  که  شود  حج  تو  بی  قربانی

بین  بازار  به  پا  کرده  منایی  کوفه

گر به  جسم  پدر  تو  نرسیده  دستش

می کند با تن من عقده  گشایی  کوفه

موی  آشفته   من  تحفه  بازار  شده

زده بر موی سرم دست گدایی کوفه

فکر زینب کن و تادیر نگشته برگرد

آسمانش    بدهد   بوی  جدایی  کوفه

صف کشیدند همه تیرسه شعبه بخرند

بر کماندار  دهد  قدر  و بهایی  کوفه

هرکه قب قب بزندجایزه اش بیشتراست

حرمله کرده به پا زمزمه هایی کوف

شرط بستند سر چشم  علمدار  حرم

صحبت ضرب عموداست به جایی کوفه

زیر  چادر گره  مقنعه  را محکم  کن

که  ندارد به خدا شرم و حیایی  کوفه

اخرین توصیه ام برتونه براین شهراست

درگرچه بروعده تونیست  وفایی  کوفه

میهمانان  تو ناموس  رسول  الله اند

معجر  دخترکی   را   نگشایی  کوفه

باورکردن بعضی چیزها سخت است ولی حقیقت داشته

وامکان داردباز هم اتفاق بیفتد .

غربت جناب مسلم (ع)را باور کنیم

وتاپای جان یار نایب امام زمان(عج)  باشیم

ودر آخرالسلام علی الحسن ........

 

غریبترین آقای عالم

در این ایام که حجاج بیت الله الحرام بار سفر میبندد و چشم حضرت زهرا روشن می شود چون دور قبور خراب شده فرزندانش پراست از زائران عاشق...

 برای تبرک عرض ادبی کنم به محضر آقایی که در روزهای دنیا زده عمر ما به فراموشی سپرده شده.

غریبترین حاجی هرساله بیت الله

السلام علیک یا اباصالح المهدی(عجل الله تعالی فرجه)

ای  که  گره   ز  کار     دلم   باز   میکنی

جانم  به  لب  رسیده  چرا   ناز    میکنی

مثل همیشه تا که ز تو دور می شوم

با  یک   نگاه  عاشقی   آغاز   میکنی

در   انتظار   سیصد   و    سیزده   نفر

عمری بود که  صحبت  سرباز میکنی

صاحب  نفس بیا  و  به  داد  دلم  برس

ای آنکه با دعای  خود  اعجاز  میکنی

تاکه به روی بال و پرم دست می کشی

دل  را   ز  عشق   لایق   پرواز   میکنی

در بین گریه  کردنم  احساس  می کنم

داری   محبتت   به   من  ابراز  می کنی

تا که  در عاشقی به در بسته می خورم

با یک  سلام   در  به  رویم  باز  میکنی

دل چون شکست  نی لبک  یار  می شود

آهی  کشی  و  سوز  دلم  ساز   میکنی

در وقت  مرگ بر دلم افتاده ای  حبیب

این  رو   سیاه  را  تو  سر افراز  میکنی

با  یک  نگاه  تا  به  خدا  می  بری  مرا

کی  یک غروب کرب و بلا می بری مرا

چقدر خوشحال شدم تا شنیدم عاشق دلسوخته امام حسن«حاج آقا منصور ارضی» در حرم ابی عبدالله اولین روضه ای که خونده روضه امام حسن بوده.

چه زیبا در روضه نامه ناحیه مقدسه امام زمان فرمودند:  

السلام علی الحسین المظلوم والسلام علی اخیه المسموم   

عیار آدما به معرفتشونه زنده باد حاج منصور

چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا؟ماهابعضی هامون انقدر بی معرفتیم مگه یقین نداریم ابی عبد الله اسم زائراشو  مینویسه تاخودش صدانکنه تامادرش حضرت زهرا (س)اراده نکنه کسی نمی تونه  قدم به کربلا بذاره .

حاج منصور به خدا قسم دوست داشت و می خواست وچندین بار هم قرار شد با همه سینه زناش بره کربلا ولی اراده ارباب این بوده حالا این لوس بازی های بعضی ها چیه ؟تنها رفت ،تنها خوری کرد،بی معرفتی کرد ،ماروقال گذاشت و......

والا این حرفا همش نفسانیه برات  زیارت ارباب دست مادرش حضرت زهراست بیاید پا روی نفسمون بذاریم همه باهم اول برا سلامتی آقا امام زمان بعد رهبرعزیزمون وسلامتی همه زائرای کربلا مخصوصا عشق همه حاج منصور حد اقل با 14صلوات توشه راه و دفع بلا کنیم انشاالله صححیح و سالم با سوز دل بیشتر برگرده چه عرفه و محرمی بشه از کربلا رفتنش بگه ...

حرف آخراینجا خونه امام حسنه دعا میکنم خدا به دل حاجی بندازه توی بین الحرمین یه جمله هم شده روضه امام حسن بخونه

ازتاب رفت و ......

کریم غریب

بسم الله الرحمن الرحیم

وهو الکریم ابن الکریم وجده خیر الانام

نام اورا حسن(ع) گذاشتند....

نام او تالی الله اکبر است «مایعرف وما یوصف» آری حق است این کلام «کیف أصف حسن ثنائکم»

سلام بر پسر ارشد حضرت زهرا (س)

سلام بر کسی که تا صورت بر سینه مادرش نهاد بی حجاب صدای خداوند را شنید آری او کلیم الله است و طور او آغوش یگانه کنیز خدا مادرش زهراست....

در کرم خانه حق سفره به نام حسن است

عرش تا فرش خدا رحمت عام حسن است

بی حرم شد که بدانند همه مادری است

ور نه در زاویه عرش مقام حسن است

هرکه آمد به در خانه او آقا شد

ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است

حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین

هر حسینیه که برپاست خیام  حسن است

دست ما نیست اگر سینه زن اربابیم

این مسلمانی ایران زکلام حسن است

هرکه خونش حسنی شد ز خودی حرف شنید

غربت از روز ازل باده جام حسن است

تا زمانیکه خدائی خدا پابرجاست

پرچم حسن حسن در همه عالم بالاست