← یا امام حسن→

اینجا صاحب خانه امام حسن مجتبی (علیه السلام) است
......................................
روز محشربنویسیدبه پیشانی ما لک لبیک حسن ؛
ذکرسربند مسلمانی ایرانی ما لک لبیک حسن
......................................
ممنونم از عطای کریمانه حسن
این رو سیاه را سگ کویش حساب کرد

مهمان به سر خوان نعیمم
همسایه سیدالکریمم
ghasem.ni@gmail.com
قاسم نعمتی

السلام علیک یا اباصالح المهدی

این من و هجر تو و حال به هم ریخته ام

رحم کن بر من و احوال به هم ریخته ام

منم آن عاشق جامانده ی روز عرفه

سر به زیرم سر اعمال به هم ریخته ام

آرزو داشتم امسال بیایم عرفات

گریه دار از غم هر سال به هم ریخته ام

هر دل آشفته پی هم نفسی می گردد

چند وقتی است به دنبال به هم ریخته ام

به گمانم که قرار است نبینم رویت

با غمت خورده رقم فال به هم ریخته ام

درد، بالاتر از این نیست برایم انگار

دوری از توست در اقبال به هم ریخته ام

خوش به حال شهدایی که سبکبال شدند

به پریدن نرسد بال به هم ریخته ام

همه دلشوره ی من ماه محرم باشد

مادرت با خبر از حال به هم ریخته ام

به تو و گریه هنگام غروبت سوگند

فکر جدّ تو و گودال به هم ریخته ام

چه کنم دست خودم نیست دلم بی تاب است

وقت آوارگی قافله ی ارباب است

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۲ ، ۱۰:۱۷
← نعمتی →
باربلابه شانه کشیدم به کودکی
ازصبح تابه عصر چه دیدم به کودکی
ازخیمه گاه تا ته گودال قتلگاه
دنبال عمه هام دویدم به کودکی
آن شب که درمقابل من عمه رازدند
فریادالفرارشنیدم به کودکی
عمه اگرچه درهمه جا شدسپرولی
من ضرب دست شمر چشیدم به کودکی
آن شب که درخرابه سر آمد میان مان
چون عمه ام رقیه خمیدم به کودکی
باکعب نی لباس همه پاره پاره شد
بدارزاهل شام ندیدم به کودکی
یک سرخ مو زقافله ما کنیز خواست
اینرا به گوش خویش شنیدم به کودکی
درمجلس شراب که شخصیتم شکست
من آستین صبر جویدم به کودکی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۲ ، ۰۹:۲۶
← نعمتی →
بسم الله

من پنجمین ولی خداوند قادرم

همنام مصطفی و ملقب به باقرم

گنجینه ی علوم الهی است سینه ام

از نسل سفره دار کریم مدینه ام

مشهور شهرم و کرم ابراز می کنم

با یک نظر ز کار گره باز می کنم

قبل از تهجد شب آن عشق بازی ام

شهر مدینه شاهد سائل نوازی ام

همیان به دوش کوچه ام و ذره پرورم

ناز گدای شهر به یک غمزه می خرم

بانی روضه های غروب منا منم

پرچم به دوش ماتم کرببلا منم

من شاهد مصیبت عظمای عالمم

من شاهد غریبی آقای عالمم

سجاد زاده ام پسر مرد گریه ام

من آشنای غربت هم درد گریه ام

با چشم خویش واقعه ایی دیده ام عجیب

احرام بسته، قافله ایی دیده ام غریب

با حاجیان فاطمه تا همسفر شدم

از سرّ عشق بازی حق با خبر شدم

آنان به کوی نسل الهی قدم زدند

زیباترین منای خدا را رقم زدند

دیدم که آب تحفه ی نایاب می شود

کودک چگونه تشنه و بی تاب می شود

دیدم چگونه جسم جوان خرد می شود

شخصیت امام زمان خرد می شود

دور امام نیزه و شمشیر دیده ام

در گودی گلو اثر تیر دیده ام

دیدم مفاصلی که ز هم دور می شود

شاهی به ضرب نیزه ایی منحور می شود

خنجر به دست شمر به گودال می رود

زهرا کنار پیکرش از حال می رود

چکمه به پا به جانب مقتل دوید وای

روی ضریح سینه ی جدم پرید وای

این جا به بعد مهر سکوتی بر این لب است

گودال بوسه گاه خصوصی زینب است

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۲ ، ۰۹:۴۵
← نعمتی →



عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند

پاسخ ناله و سوز و جگرش خندیدند

مادری بود و جوان مرگ شد و آخر کار

همچنان فاطمه بر چشم ترش خندیدند

همچو بسمل شده ای دور خودش می پیچید

به پریشان شدن بال و پرش خندیدند

درد پیچیده به پهلویش و از هر دو طرف

دست میبرد به سوی کمرش،خندیدند

آمده بر سرش اینجا کمی از داغ حسین

همگی جمع شدند دور سرش خندیدند

یک نفر نیست که از خاک سرش بردارد

بر نفسهای بدون اثرش خندیدند

زهر اثر کرده و رویش به کبودی زده است

بدنظرها به خسوف قمرش خندیدند

دست پا می زند و نیست کنارش پدری

تا ببیند به عزای پسرش خندیدند

کربلا جسم علی پخش به صحرا شده بود

لشگری دور تن مختصرش خندیدند

هر چه می گفت حسین یاولدی یاولدی..

عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۲ ، ۰۶:۵۸
← نعمتی →
دل سودا زده سامان نپذیرد هرگز
کافر چشم تو برهان نپذیرد هرگز
آنکه بیمار نگاهی شده هنگام سحر
منت مرهم و درمان نپذیرد هرگز
با نگاه تو اگر عاشقی آغاز شود
جز به دیدار که پایان نپذیرد هرگز
دل اگر خانه ی هر بی سر و پایی گردد
اثر از گفته ی خوبان نپذیرد هرگز
عمر بی معرفت آبی است که از جو رفته
این زیانی است که جبران نپذیرد هرگز

ما در خانه ی سلطان سر و سامان داریم
هرچه داریم ز آقای خراسان داریم

با دم قدسی معشوق نفس تازه کنم
تا که قدری سخن از یار خوش آوازه کنم
صحن گردی حرم وقت سحر می خواهم
تا صفای دل شیدا زده اندازه کنم
بین هشتی حرم گر بکشیدم بر دار
سر سودایی خود زینت دروازه کنم
سرگذشت من و تو گشته کرمنامه ی عشق
هر سحر پای مناجات دلی تازه کنم
تار گیسو طلبم تا که ورق های دلم
همچو یک مصحف پر درد به شیرازه کنم

نام این مصحف دل را بگذارم ز قضا
قصه ی یک سگ ولگرد و کرامات رضا

تا که بر گنبد تو دیده ام از دور افتاد
ناگهان در دل آلوده ی من شور افتاد
اولین بار که دیدم حرمت را گفتم
ای سلیمان به سرایت گذر مور افتاد
بی پناه آمدم و خوب پناهم دادی
راهم از حادثه در دولت منصور افتاد
تا به خود آمده دیدم که دل از دستم رفت
وسط آیینه ام چشمه ایی از نور افتاد
نه بگویم که کلیمم حرمت عرش خداست
اتفاقی ره موسی دل از طور افتاد

یک قدم سوی تو با عمره برابر گردد
کعبه هم دور سر گنبد تو می گردد

ای که ناگفته ز اسرار دلم آگاهی
دستگیر دل هر خسته دل و گمراهی
ز عنایات رئوفانه ی تو فهمیدم
که نه من بلکه همیشه تو مرا می خواهی
در بهشت تو نهم پای چو با کوهی درد
تو طبیبانه دوا می کنی اش با آهی
من گدا زاده و تو نسل به نسلت سلطان
خوش برازنده ی تو صحن و سرای شاهی
حاجت از دل نگذشته تو روا می سازی
ای که ناگفته ز اسرار دلم آگاهی

من مسلمان شده ی نمیه نگاهت هستم
لحظه ی مرگ بیادیده به راهت هستم

دل بیمار مرا فرصت درمانی ده
با دم قدسی ات ای دوست مرا جانی ده
قبل از آنی که گناهم نفسم را گیرد
آمدم توبه کنم مهلت جبرانی ده
همچنان زلف پریشان تو اواره شدم
به دل خانه خرابم سر و سامانی ده
شوری اشک چشیدم که نمک گیر شدم
سر این سفره به من رزق فراوانی ده
حمدلله سر کوی تو زنجیر شدم
استخوانی به سگ خانه ات ارزانی ده
لحظه ی مرگ فدم رنجه کن و بر ما هم
فیض دیدار چون آن عاشق سلمانی ده
از تو من روزی شبهای محرم خواهم
چشم پر گریه ایی و سینه ی سوزانی ده
سفره ی عاشقی ام را تو بیا کامل کن
عصر روز عرفه فرصت قربانی ده

در حریمت خبر از عرش خدا می آید
بوی سیب حرم کرببلا می آید

آمدی تا که به نامت دل ما زنده شود
یادی از فاطمه و شیر خدا زنده شود
آمدی تا  سند شیعگی ما باشی
با نفس های تو تسبیح و دعا زنده شود
آمدی تا ز پی ات خواهرت اواره شود
یاد آوارگی شام بلا زنده شود
پلک زخمی تو از خاطره ی گودال است
آمدی آن روضه ی راس جدا زنده شود
امر کردی به همه گریه کنند بهر حسین
تا غم بی کفن کرببلا زنده شود

جد مظلوم تو را با لب عطشان کشتند
خواهرش دید و به گیسوی پریشان کستند
۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۲ ، ۱۵:۴۹
← نعمتی →
بسم الله

السّلام علیک یا علی بن موسی الرضا

بدینوسیله در گذشت معلم قرآن پیر غلام اباعبدالله

حاج قدرت اله ابوالحسنی پدر شهید ابوالحسنی

دایی این حقیر را به اطلاع دوستان می رساند.

بدین منظور مجلس ختمی سه شنبه از ساعت 16 الی 18 در مسجد رضوی واقع در شهری سه راه ورامین خیابان شهید صادقی برقرار می باشد

باتشکر

قاسم نعمتی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۲۷
← نعمتی →
بسم الله

.:جهت دانلود سبک کلیک کنید:.

من آخرین امامِ       ....       بی زائر بقیعم

با قامتی خمیده     ....        مسافربقیعم

دلخونِ مادرم من

مهمونِ مادرم من

...
.
.
.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۴۶
← نعمتی →

السلام علیک یا اباصالح المهدی (عجل الله )

سجاده پهن گشته و جای تو خالی است

امسال هم بدون تو خواندم نماز را

به امید روزیکه نماز عید فطر به امامت امام زمان بر پا شود

الهم حفظ قائدنا الخامنه ای ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۰۲
← نعمتی →
بسم الله



حاج حسین سازور در گفت و گویی اختصاصی و مفصل با عقیق ناگفته هایی را برای اولین بار مطرح کرده است. گزیده ای از این مصاحبه را آورده ایم.

متن کامل این گفت و گو به زودی در عقیق منتشر می شود.
 
*امام جماعت اگر نتواند در ماه رمضان دوازده میلیون تومان برای شش هزار تا افطار کننده پول تهیه کند که به درد امام جماعتی نمی خورد.این فرهنگ اگر ترویج پیدا کند شهر عوض می شود. همه بخورند فقیر و غنی فرقی نمی کند. این لقمه پاک و مطهر در فضای مسجد با این دعا اگر خورده شود چه اتفاقی می افتد.

*من گفتم که آقایان روحانی، امام جمعه ها، علمای بزرگ، عزیزان منبری، مراجع بزرگوار مگر شما روایات و احادیث را برای ما نگفتید که بالاترین عید،عید غدیر است. در عید غدیر ببنید که مساجد ما چه خبر است؟ در تهران بزرگ یک مسجد در خیابان صفاری است که امام جماعتش آقای جذبی است که برای عید غدیر دوازده شب برنامه دارد.

*یک وقتی من جایی بین آقایان مداحان صحبت کردم که آقایان امام حسین را باید برای امام حسین خرج کرد اگر برای غیر امام حسین خرج کنیم حرام است. امام حسین را به انتخابات بیاوریم چون نظام امام حسین است. امام حسین را برای نظام امام حسین خرج کنیم اما برای شخص خرج نکنیم. من از فلان کاندیدا حمایت می کنم. تو چه کار هستی. کی به تو اجازه داده است آبرویی که امام حسین به تو داده برای غیر از خودش خرج کنی؟

*والله، بالله، تالله که سه قسم جلاله است من در خواندن، امام حسین فروشی نکردم .در دستگاه امام حسین به کسی باج ندادم. به خاطر همین کسی با ما خوب نیست. هر دولتی که آمده با ما مشکل دارد. فقط یک نفر با ما خوب است  و آن هم آقا است.

*من غلط کنم که پاکت بگیرم. تا الان نگرفته ام و نخواهم گرفت. من پاکت را فقط از امام حسین می گیرم. و امام حسین هم جلو جلو پاکت را به ما می دهد. به خاطر همین هم وامدار کسی نیستم و خورده برده ای هم از کسی ندارم. به کسی بدهکار نیستم. و از کسی وام نگرفتم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۲ ، ۲۰:۱۳
← نعمتی →
بسم الله



دعای کمیل وروضه

چقدر نام تو زیباست اباعبدالله

چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله


زائر کرببلا حق شفاعت دارد

قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله


دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است

کار ما دست تو آقاست اباعبدالله


مستجاب است دعا گوشه‌ی شش‌گوشه‌ی تو

حرمت عرش معلی‌ست اباعبدالله


هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت

او نظر کرده‌ی زهراست اباعبدالله


پاسخ ذکر حسین جد تو گوید جانم

گوئیا کنییه طاهاست اباعبدالله


بارها گفت اگر من ز حسینم، دیدیم

جلوه‌اش اکبر لیلاست اباعبدالله


چشم ما روز قیامت به پر قنداقه‌ست

پسرت مالک فرداست اباعبدالله


روزی گریه‌ی ما دست رباب افتاده

روضه‌خوان در دل صحراست اباعبدالله


باب بین‌الحرمین از حرم عباس است

همه جا سفره‌ی سقاست اباعبدالله


ما که باشیم؟که سنگ تو به سینه بزنیم

سینه‌زن زینب‌کبری‌ست اباعبدالله


مادرت گفت «بُنَی» دل ما ریخت به هم

بردن نام تو غوغاست اباعبدالله


مادرت گوشه‌ی گودال تماشا می‌کرد

بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله


السلام ای پسر فاطمه یا ثارالله


بابی انت و امی یا اباعبدالله

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۲ ، ۱۸:۱۹
← نعمتی →

داغی نهفته است در این قلب پاره­ام                 

همچون حباب منتظر یک اشاره­ام

و ا...  روضه­ام جگر پاره- زهر نیست                

من کشتۀ شکستن یک جفت گوشواره­ام

عمریست لحظۀ گذر از کوچه­هایِ تنگ                      

آن صحنه غرور شکن در نظاره­ام

گفتم به زهر: خوب اثر کن بر این جگر            

در دست­های توست فقط راه چاره­ام

در ظلمت همیشۀ شبهای کوچه­ها                     

در جستجویِ تکّه چندین ستاره­ام

چون مادرم تمامِ تنم سوخت ای خدا               

امّا به سینه است تمامِ شراره­ام

اسرار کوچه را نتوان گفت با کسی                  

راویِ این حقیقت پر استعاره­ام

یک جمله­ای بگویم و ای خاک بر سرم

بگذاشت پا به چادر و رد شد ز مادرم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۲ ، ۲۱:۴۹
← نعمتی →

بسم الله

زمینه نوحه حضرت علی اصغر (ع)

.:برای دانلود سبک کلیک کنید:.

شش ماه ی من سرمایه ی من

از روی تو شرمنده هستم

ای طفل نازم باباچه سازم

پرپرمزن برروی دستم

ای کوثر قرآن من = آتش مزن بر جان من

لای لای علی جان

صید خوارج باب الحوائج

واکن گره از کار بابا

ای سر بریده بین قد خمیده

 حیرون شدم در دشت و صحرا

تشیع تو زیر عبا = راهم به پشت خیمه ها

لای لای علی جان

یک قبر کوچک یک جسم کودک

یک مادری در آه و زاری

باور ندارم - ای شیرخوارم

راس تو و نیزه سواری

ذکر لبم با اضطراب = وای از دل خون رباب

لای لای علی جان

ای ماه بی سر ای پاره حنجر

 مادر علی برات بمیره

اینو میخواستی جای لب من

تیر از گلوت بوسه بگیره

این حرمله خصم منه دستت الهی بشکنه  

لای لای علی جان

-------

 

یا مولانا قاسم بن الحسن (علیه السلام)

به بهانه میلاد حضرت قاسم

ای گدایان رو کنید امشب که آقا قاسم است

تا سحر  پیمانه ریز کاسه ی ما قاسم است

مست مست مستم امشب چون حسن باباشده

که پس از او در دوعالم صاحب ما قاسم است

با وجودی که خدای دلبران است این پدر

دیگر از امشب حسن مجنون و لیلا قاسم است

یادمان باشد اگر روزی بقیع را ساختیم

ذکر کاشی های باب المجتبی یا قاسم است

از همان روزیکه رزق نوکران تقسیم شد

کربلای سینه زنهای حسن با قاسم است

این کریمان به نگاه خود گره وامیکنند

آنکه عمری درد ما کرده مداوا قاسم است

گوسفندی نذر او کردیم و مرده زنده شد

آنکه نامش میکند کار مسیحا قاسم است

روی ابرویش اگر تحت الهنک بسته حسین

در حرم زیباترین فرزند زهرا قاسم است

نعره زد : ان تنکرونی ریخت لشکر را بهم

وارث شیر جمل شاگرد سقا قاسم است

مرد نجمه بود و صاحب خیمه شد در کربلا

سایه ی روی سر مادر به هر جا قاسم است

با اشاره هر کجا میگفت : یا زینب ببین

آن سر عمامه بسته روی نی ها قاسم است

زیر سم اسبها با هر نفس قد میکشید

گفت با گریه حسین ، این تن خدایا قاسم است

نعل های خاک خورده دنده هایش را شکست

مثل مادر این تنی که میخورد پا قاسم است

چونکه قاسم بود بین گرگها تقسیم شد

یوسف پاشیده از هم بین صحرا قاسم است

---------------------

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۲ ، ۱۰:۳۱
← نعمتی →