غزل مصیبت امام باقر علیه السلام
شنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۲، ۰۹:۲۶ ق.ظ
باربلابه شانه کشیدم به کودکی
ازصبح تابه عصر چه دیدم به کودکی
ازخیمه گاه تا ته گودال قتلگاه
دنبال عمه هام دویدم به کودکی
آن شب که درمقابل من عمه رازدند
فریادالفرارشنیدم به کودکی
عمه اگرچه درهمه جا شدسپرولی
من ضرب دست شمر چشیدم به کودکی
آن شب که درخرابه سر آمد میان مان
چون عمه ام رقیه خمیدم به کودکی
باکعب نی لباس همه پاره پاره شد
بدارزاهل شام ندیدم به کودکی
یک سرخ مو زقافله ما کنیز خواست
اینرا به گوش خویش شنیدم به کودکی
درمجلس شراب که شخصیتم شکست
من آستین صبر جویدم به کودکی
۹۲/۰۷/۲۰
اگه واستون مقدوره در راستای گسترش فرهنگ حسینی ادرس سایت شاعر و ذاکر سید علی سجادیان در پیوندهاتون قرار بدید , و با هم تبادل لینک کنیم
www.navay-sajadiyan.ir