← یا امام حسن→

اینجا صاحب خانه امام حسن مجتبی (علیه السلام) است
......................................
روز محشربنویسیدبه پیشانی ما لک لبیک حسن ؛
ذکرسربند مسلمانی ایرانی ما لک لبیک حسن
......................................
ممنونم از عطای کریمانه حسن
این رو سیاه را سگ کویش حساب کرد

مهمان به سر خوان نعیمم
همسایه سیدالکریمم
ghasem.ni@gmail.com
قاسم نعمتی

به شهر غربت،زغصه جان دادی  

غریب و بی یاور،یاحضرت هادی(ع)

به یاد شهر،مدینه گریانی

تو پاره ی قلب پور سلطانی

(آه واویلا)

تو را می بردند غریب و سرگردان  

شبانه تا بزم شراب نامردان

ولی نکرده کسی تماشایت

نخورده چوبی به روی لبهایت

(آه واویلا)

میانه خانه تو را کفن کردن    

زتن لباست را که در نیاوردن

سلام ما بر تنی که عریان شد

تمام گیسوی او پریشان شد

(آه واویلا)

.:: سبک زمینه بزودی در وبلاگ قرار داده خواهد شد::.

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۸:۲۸
← نعمتی →



عـادَتـُـکَ الاِحسانُ اِلـَی المـُسیـئـین 

 حال و احوال گرفتار تماشا دارد 

گریه ی عبـد گنـه کار تماشا دارد

آمدم گریه کنم تا که نگاهی بکنی 

چون ستاره به شب تـار  تماشا دارد

هر چه شد بین من و تـو  ز همه پوشاندی 

آبروداری  ستـّار  تماشا دارد

بـارها زیـر همه قـول وقـرارم زده ام 

دست گیری  تـو  هـر بـار  تماشا دارد 

مهربـانی بـه گنـه کار بُــَود عادت تو 

کـرم سفره غـفـّار  تماشا دارد 

ماه ، ماه رجب و سفره بـه نـام عـلی است 

لحظه ی جلوه ، رخ یـار  تماشا دارد

عاشق نیمه شب صحن و سرای نـجفـم 

حــرم حیـدر کـرّار  تماشا دارد

همه ی آرزویم یک سحر کرب و بلاست

شب جمعه حـرم یـار  تماشا دارد

مادری دست به پـهلو پـسری پـاره گـلـو 

گـریـه ها لحظه دیـدار  تماشا دارد

روضـه ی قـحطی آب  و  لب عـطشان حسین 

گـوشه ی صـحن علمـدار  تماشا دارد

خاک ری را به بـهای سـر آقـا دادند 

زین جهت گریه ی بسیار  تماشا دارد

کـاش امسال شـود سال ظهـور دلبـر

پـرچم خیمه ی دلـدار  تماشا دارد

التماس دعا

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۶:۴۴
← نعمتی →

در این زمانه که همه تشنه قدرت شده اند و برای رسیدن به مقام از هر بی تقوایی دریغ نمیکنند

 شنیدن این غزل خالی از لطف نیست.

لطفا بعد از گوش دادن نظر خود را بگویئد.

.::برای دانلود غزل کلیک کنید::.

 

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۶:۲۰
← نعمتی →

السلام علیک یا ساقی العطاشا

یا قمر بنی هاشم

خوردی زمین و حیثیت لشکرم شکست

اصلی ترین ستون خیام حرم شکست

فریاد های «انکسری» بی دلیل نیست

در اوج درد تکیه گه آخرم شکست

از ناله های «یا ولدی» در کنار تو

معلوم شد که باز دل مادرم شکست

درد مرا فقط پدرم درک می کند

دیدم چگونه بال و پر جعفرم شکست

ساق عمود در سر تو گیر کرده است

نعره زنم که وای سر حیدرم شکست

تو در میان علقمه از پا نشستی و

در بین خیمه ها سپر خواهرم شکست

وقتی عمود خیمه کشیدم سکینه گفت:

دیدی غرور ساقی آب آورم شکست

آن شب که سوخته ها همه دور زینب اند

گوید عمو کجاست ببیند سرم شکست

وقتی شتاب سیلی و مرکب یکی شدند

هر جفت گوشواره، زیر معجرم شکست

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۲:۳۲
← نعمتی →

یافاطمه الزهرا(س)

سر پروردگار یازهرا = صاحب اختیار یازهرا

بوده ای در بهشت قرب خدا = بانوی تاجدار یازهرا

ومن الماء کل شی حی = ای به خلقت مدار یازهرا

ای که باشد چو مصطفی و علی = مدح تو بیشمار یازهرا

 جبرئیل و همه ملائکه اند = بر تو خدمتگذار یازهرا

ای بزرگی که با کنیز خویش = کرده تقسیم کار یازهرا

پر نمودی همیشه کیسه ی ما = بیش از انتظار یازهرا

بانویی را ندیده همتایت = گردش روزگار یازهرا

پشت گرمی حیدر کرار = بر علی اقتدار یازهرا

نقش سر بند فاتح خیبر = وسط کارزار یازهرا

شاهدم چهارچوب آن قلعه است = هیمن ذوالفقار یازهرا

کاشف الکرب عالم است علی = کاشف الکرب یار یازهرا

می برد یک نگاه پرمهرت = غم ز روی نگار یازهرا

رو به راه است زندگی علی = تا توئی خانه دار یازهرا

فیض بردند از نماز شبت = همه ایل و تبار یازهرا

میشود مثل عرش غرق نور = خانه روزی سه بار یازهرا

در قیامت که هر پدر ز پسر = می نماید فرار یازهرا

تازه آنجا زمان جلوه ی توست = با تمام وقار یازهرا

می شوی باجلال فاطمی ات = روی ناقه سوار یازهرا

دور تا دور تو ملائکه اند = جملگی پرده دار یازهرا

روبرو ، پشت سر ، یمین و یسار = هر سو هفتاد هزار یازهرا

میرسی با حریر سبز بدست = محضر کردگار یازهرا

کتب ا.. و نفسه الرحمه = گشته وقت قرار یا زهرا

هر که دارد به سینه حب علی = میکشد انتظار یازهرا

تا که دستش بگیری و با تو = بشود همجوار یازهرا

با چنین عزت و جلال و شکوه = با چنین اعتبار یازهرا

به دو دست بریده عباس = می کنی افتخار یازهرا

همچو مرغی که دانه برچیند = می شوی دست بکار یازهرا

بر گنهکارهای بی کس و کار = هم محلی گذار یازهرا

میشوی با تمام فاطمیون = بر جنان رهسپار یازهرا

مهر تو جلوه میکند صد جا = ای بزرگوار یازهرا

مانده ام با چنین مقام چرا = گشته ای بی مزار یازهرا

که هیف کوتاه بوده عمر شما = گل هجده بهار یازهرا

سینه ی تو بهشت احمد بود = شد به آتش دچار یازهرا

غنچه از شاخه با تکان افتاد = خانه شد لاله زا یازهرا

سر آن ضربه ای که تو خوردی = شیعه شد سوگوار یازهرا

آمدی تا به خویش ، در افتاد = بین آن گیر و دار یازهرا

میخ مگذاشت تا که تو خود را = بکشانی کنار یازهرا

میکنم این قصیده را کوتاه = با دلی داغدار یازهرا

کاش مهدی بیاید و گردد = آن مزار آشکار یازهرا

هر که با شعر من شکسته دلش = با همان انکسار یازهرا

از برای ظهور منتقمش = گوید از دل سه بار یازهرا

-------------

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۳ ، ۰۷:۳۲
← نعمتی →


سرود حضرت زهرا (سلام الله علیها)
میگن ملائک توو آسمونها میون هر زمزمه
همه با هم کوثر و بخونید که اومده فاطمه(س)
دلبر اومده – کوثر اومده
آی سینه زنا - مادر اومده
ای معلم روح الامین
ای یار امیرالمومنین
داروندار مولا- سیدتی یازهرا(س)
 
خدا صدا زد همه بدونید کنیز من فاطمه(س) است
شفاعت و دست اون دادم چون عزیز من فاطمه(س) است
روح کرمی – تو بی حرمی
سایه ت به سرم – تو مادرمی
ای ملیکه کون و مکان
ای مادر امام زمان
دار و ندار مولا – سیدتی یازهرا(س)
 
توگوهری و تمام خلقت شده شبیه صدف
شمیم سیب تو میرسه از ضریح شاه نجف
ای نور دو عین – به حق حسین(ع)
مارو برسون – بین الحرمین
ای  همسر یل بت شکن
ای مادر حسین و حسن
دار و ندار مولا – سیدتی یازهرا(س)

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۳ ، ۰۶:۰۰
← نعمتی →
 
 
دامن خدیجه عرشه برینه-نوره هفت آسمون روی زمینه
چشمای ما همه امشب به دسته-دختر رحمه العالمینه
****
باوفایی-باصفایی-زندگی مرتضایی-محوره آل کسایی-مادر کرب بلایی
(یازهرا س)3
لیلای دله شیدای منی
مادرحجت بن الحسنی
(یازهرا س مددی
یازهرا س )
خوده خدا نوشته-سر دره خونت- با خطه نور و آب کوثر
رمز ورودیه بیت الزهرا س-شده صدو ده مرتبه یا حیدر
لیلای دله شیدای منی
مادرحجت بن الحسنی

(یازهرا س مددی یازهرا س )
**********
آسمونیا امشب بی قرارن-تاسپیده دیگه آروم ندارن
همگی میان و نوبت به نوبت-روی خاکه پای تو سر می زارن
****
بس که ماهی-کن نگاهی-یه گدای-بین راهی-به جهانی تکیه گاهی-به گنه کار پناهی
(یازهرا س)3
توهستی افتخار مصطفی(ص)
نام تو ذوالفقار مرتضی

(یازهرا س مددی یازهرا س )
بس که حنانه و مهربونی-همه نوکرار و دل خوش کردی
روز محشر خود میایو-دنبال سینه زنها همه می گردی
توهستی افتخار مصطفی(ص)
نام تو ذوالفقار مرتضی

(یازهرا س مددی یازهرا س )
**********
نخی از چادرت حبل المتینه-خادم بچه هات روح المینه
خدا گفته که از اول خلقت-زهرا س ماله امیرالمومنیه
****
شما باهم-تو دو عالم-لحظه های شادی و غم-می نویسم روی پرچم-مادره شاهه محرم
(یازهرا س)3
جون میدی برا لبخنده علی ع
اسم تو نقشه سربنده علی ع

(یازهرا س مددی یازهرا س )
عالم همه این و خوب بدونن-اگر ماهمه غرقه شور وشینیم
تو مادری برامون کردی که-حالا ماهمه نوکره حسینیم ع جون میدی برا لبخنده علی ع
اسم تو نقشه سربنده علی ع

(یازهرا س مددی یازهرا س )
**********
۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۳ ، ۰۵:۵۵
← نعمتی →

.::برای دانلود شعر به صورت pdf کلیک کنید::.

اللهم صلی علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر مستودع فیها بعدد ما احاط به علمک...

قلم مطهر و صفحه مطهر و تحریر
به آب و تاب کنم وصف آیه ی تطهیر
تو کیستی که همه قاصرند از درکت
چگونه می شود آخر تورا کنم تفسیر
مقابل قدمت جبرییل زانو زد
ز بس جلالیت ذات توست عالم گیر
به پیشگاه شما از خدا پیام رسید
سلام حضرت کوثر... سلام خیر کثیر
قسم به لوح و قلم گر اراده فرمایید
به باب میل شما می خورد رقم تقدیر
میان خانه نشستید و ذکر می گویید
تمام ارض و سماوات غرق این تکبیر

تمام خلق تو را در نقاب و دیده و بس
فقط خدا زخ تو بی حجاب دیده و بس


زمانه ظرف ندارد که تو ظهور کنی
کجا به کوته ی فکر ما خطور کنی
اگر قنوت بگیری میان سجاده
تمام شهر به یک غمزه غرق نور کنی
کلیم خانه ی حیدر! به یک دعای سحر
سرای کوچک خانه شبیه طور کنی
تو بهجت دل مولایی و به یک لبخند
وجود خسته ی او را پر از سرور کنی
فضای کوچه پر از عطر سیب می گردد
ز هر دیار اگر لحظه ایی عبور کنی
تو روح عاطفه ایی... گرچه من گنه کارم
مرا مباد ز خود لحظه ای تو دور کنی

غبار راهم و تو سایه ی سرم هستی

چه غم به روز قیامت تو مادرم هستی

دگر زمان سرور پیامبر آمد
که گاه زخم زبان قریش سر آمد
تو همزبان خدیجه شدی میان رحم
که غم مخور شب تنهایی ات سحر آمد
برزگ بانوی کعبه چقدر تنها بود...
ز دیده های پر از مهر او گوهر آمد
شمیم سیب بهشت از حجاز می آید
نگار ماست غریبانه از سفر آمد
خدا برای علی خلق کرده است تو را
برای شیر خدا بهترین سپر آمد
تمام فخر علی شوهری فاطمه است
خبر دهید به حیدر که همسفر آمد

به روی شانه ی تو بیرق علی برپاست
علی که فاطمه دارد همیشه پابرجاست


کریم شهر علی سفره دار زهرا بود
جمال حق علی...آینه دار زهرا بود
به دست خالی از این خانه سائلی نرود
که در کنار علی خانه دار زهرا بود
قسم به ان زرهی که همیشه پشت نداشت
میان دست علی ذوالفقار زهرا بود
اگرچه نام علی هم ردیف با نمک است
بر این ملیح زمانه نگار زهرا بود
همه زمین و زمان در طواف روی علیست
مطاف روی علی در مدار زهرا بود
حسن کریم و حسین دست گیر عالمیان
همیشه محور این اعتبار زهرا بود

از آن زمان که گل ما به عشق می آمیخت
خدا خدایی خود را به پای زهرا ریخت

خدا به وسعت عرشش تو را معظم کرد
کنیز خویش صدا کرده و مکرم کرد
صدای هر تپش قلب توست ذکر علی
به این صدا همه ی ذکر ها منظم کرد
میان عرصه ی محشر شفاعت همه را
به گوشه ایی ز نخ چادر تو محکم کرد
سپس گشود مسیر ورود جنت را
گروه فاطمیون بر همه مقدم کرد
چکیده ی جلوات تو و علی روزی
حسین گشت و به پا بیرق محرم کرد
برای اینکه بماند همیشه جلوه ی تو
میان قامت زینب تو را مجسم کرد
به هرم آتش دوزخ بسوزد آن دستی
که بین کوچه به یک ضربه قامتت خم کرد

میان آن در و دیوار خون تازه نشست
بلند مرتبه بودی و حرمت تو شکست

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۳ ، ۰۵:۴۲
← نعمتی →

چه رازی است در روضه های حضرت ابالفضل در شبهای آخر عزای مادر

السلام علیک یا اباصالح المهدی

 

می برم نام تورا تاببری نام مرا

پرکن از جام لب خویش همه جام مرا

خاک هم گاه گداری بدهد طعم عسل

بوسه از خاک رهت کرده عوض کام مرا

خاطرم نیست چه شد بر تو گرفتار شدم

ژهن کردی سر گیسوی خودت دام مرا

هرنفس بی تو شده مردن تدریجی من

رنگ و بویی بده این گردش ایام مرا

اگر این سر به سر راه تو افتد زیباست

به شهادت بنما ختم سر انجام مرا

نذر کردم که دگر سمت گناهی نروم

شرطش این است حمایت کنی اقدام مرا

دل من ظرف بلوریست پر از خون جگر

کنج میخانه مبین گریه آرام مرا

به خدا کرببلایی شدنم دست شماست

جان عباس فراموش مکن نام مرا

به پریشانی گیسوی سر ام بنین

دیگر امضا بنما برگه اعزام مرا

روضه خوان گفت حسین  بوی حرم شد احساس

وعده ما سحری پای ضریح عباس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۳۷
← نعمتی →

من...٬خانه داره ولایتم٬سفره داره کرامتم٬بی قراره زیارتم

وای وای قرصه قمر ندارم

وای وای دیگر پسر ندارم

من...٬روضه خوان مدینه ام٬صاحب سوزه سینه ام٬چون خجل از سکینه ام

وای وای گریان کنم نظاره

وای وای برمشکه پاره پاره

آه...٬زینبم(س)گفته دل غمین٬که چگونه زصدرزین٬خورده عباس(ع)من زمین

وای وای من اُم بی بنینم

وای وای عمری زارو حزینم

آه...٬گفته باشور و زمزمه٬سجده گاهت به علقمه٬بوده دامان فاطمه(س)

وای وای کردی تو رو سپیدم

وای وای من مادره شهیدم

آه...٬در غم قامتی رشید٬گیسوانم شده سفید٬قامتم این عذا خمید

وای وای باور نمی کنم من

وای وای فرق و عمود و آهن

.::برای دانلود سبک کلیک کنید::.

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۳ ، ۱۳:۱۰
← نعمتی →

مادر سقا ٬ یاره زینب(س)-جانت از غم ها٬گشته برلب

همسرحیدر ام البنینی

یاده عاشورا تو دل غمینی

تادمه آخر زارو حزینی

واویلا حسین(ع)

جان دهی اما بی قراری-سربه خاکه غم می گذاری

مانده بر خاکه غربت سرتو

جان فدای چشمانه تره تو

واحسینا ذکره٬آخره تو

واویلا حسین(ع)

وای از آن دم که٬در مدینه-روبرو گشتی با سکینه

دست توداده آن مشکه پاره

روضه می خواند با هر اشاره

صورت نیلی را کن نظاره

واویلا حسین(ع)

.::برای دانلود سبک کلیک کنید::.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۳ ، ۱۲:۵۴
← نعمتی →
السلام علیکِ یا ام البنین
ای جبرئیلم تا خدایت پرکشیدی
از مادر چشم انتظارت دل بریدی

جز ام لیلا کس نمیفهمد غمم را
من پیر گشتم تا چنین تو قد کشیدی

تنها نه دلگرمی مادر بوده ای تو
بر خاندان فاطمه روح امیدی

بر گردنم انداختی با دستهایت
زیبا مدال عزت «ام الشهیدی»

زینب کنار گوش من آهسته می گفت :
هرگز مپرس از دخترت از چه خمیدی

از خواری بعد از تو گفت و گفت دیگر
بر پیکر مانیست جایی از سپیدی

این تکه مشک پاره را تا داد دستم
فهمیدم ای بالا بلند من چه دیدی

از مشک معلوم است با جسمت چه کردند
وای از زمین افتادن،وای از ناامیدی

باور نخواهم کرد تا روز قیامت
بی دست افتادی،به خاک وخون طپیدی

در سینه پنهان میکنم یک عمر رازم
پس شکل قبرت را دگر کوچک بسازم

###

من که از نسل دلیر عربم
امّ العبّاسم و امّ الادبم

مادر چهار یل رعنایم
من کنیز حرم زهرایم

آسمان خاک نشین حرمم
عرش در تحت لوای کرمم

معرفت مسئله آموز من است
عاشقی سائل هر روز من است

دل من محو تولّای ولی ست
سِمتم خادمی بیت علی ست

من سفارش شده ی زهرایم
آبرو یافته از مولایم

وه از آن روز که قابل گشتم
با در بیت مقابل گشتم

آمد آن لحظه چه خوش اقبالم
دختر شاه به استقبالم
۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۳ ، ۰۷:۳۰
← نعمتی →