شعر اربعین
صلی الله علیک یا سیدنا المظلوم یا اباعبدالله الحسین (ع)
السلام علی قلب زینب الصبور
باغزل مصیبتی به پیشواز اربعین میرویم...
ره واکنید قافله سالار میرسد
یک قافله اسیرعزادار میرسد
برخیزیاحسین سری دست وپانما
دلبر برای دیدن دلدار میرسد
حالا که پیرعشق شدم ناز می کنی
باشدتو ناز کن که خریدار میرسد
سر الحسین سینه سینای زینب است
آری حقیقت همه اسرار میرسد
بالا بلند بودم و حالا خمیده ام
پرغم ترین زمانه دیدار میرسد
عباس کو گه صبرعقیله سرآمده
ناموس حق زکوچه وبازار میرسد
برروی قبر پیرهنت پهن می کنم
جانم به لب زگریه بسیار میرسد
تکرارصحنه ها شده درپیش دیده ام
نیزه به دست لشگراشرار میرسد
گویا هنوز میشنوم زیردست وپا
فریادالعطش ز لب یار میرسد
آن بارگرنشد بدنت را بغل کنم
قبرت به روی سینه ام این بار میرسد
هرجا که شد غرور مرادشمنت شکست
زینب غمین از آن همه آزار میرسد
آه رباب و قبر بهم خورده علی
لالایی اش ازآن دل غمدار میرسد
شاید این آخرین مطلبی باشد که میگذارم وجمله آخر.......
یاایها العزیز.......
به اندازه همه عمر جانم حسن جانم حسن جانم حسن
جانم حسن
درد دل آخر باارباب
ای شاه عالمین به داد دلم برس
کشتی مرا حسین به داد دلم برس
دربازکن وگرنه دلم آب میشود
کم ناز کن وگرنه دلم آب میشود
ای کاش حاجتم به دعایت روا شود
ای کاش خاک من حرم کربلا شود
زیارت قبول
شهید نشدی؟