فاطمیه...
آیت الله گلپایگانی (ره)می فرمودند: من و آقا روح الله (ره) (حضرت امام خمینی )هم حجره بودیم در فیضیه قم می دیدم هر روز صبح بعد از نماز صبح ایشان بسیار گریه می کنند و این گریه با حالات دیگر ایشان بسیار فرق دارد یک روز از ایشان سوال کردم دلیل این احوالات شما چیست ؟ فرمودند : به والله داغ مادرم مرا اذیت میکند هر روز از خدا می خواهم تا قدرتی به من عطا کند بتوانم انتقام سیلی ناحق او و حقوق پامال شده او را بگیرم .
این شعر هدیه به روح غیرت مند و فاطمی حضرت امام خمینی (ره)
آثار قلبی سوخته از روزگار است
بایدمیان شعله ها سینه سپر کرد
در این دیاری که چنین قحطی یار است
خاک دو عالم بر سر اهل مدینه
زهرا به امداد علی مرکب سوار است
هر کس که می خواهد بداند فاطمه کیست؟؟؟
خون در ودیوار نقش اقتدار است
باید به خون غلطید در حفظ ولایت
ورنه ولایت محوری تنها شعار است
داغ دو دست بسته سنگین تر ز سیلی ست
باور کنید این مرد صاحب ذوالفقار است
نفرین به آن مسمار و هرکس که لگد زد
بنگر چگونه مادر ما بی قرار است
سادات خون گریند تا روز قیامت
زین گفته ام سری نهفته آشکار است
تا فضه آمد دید بار شیشه افتاد
فریاد زد نامرد بی بی ..... است
تاریخ هم مانده چه پاسخ گوید این حرف
آخر چرا زهرای اطهر بی مزار است